سایت اختصاصی دانشجویان پژوهشگری دانشگاه شاهد
| ||
|
شگفتا!وقتی که بود نمی دیدم ،وقتی می خواند نمی شنیدم. وقتی دیدم که نبود،وقتی شنیدم که نخواند. چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای سرد و زلال دربرابرت می جوشد ومی خواند و می نالد توتشنه آتش باشی نه آب. بعد چشمه که خشکید ، چشمه که از آن آتش که توتشنه آن بودی بخارشد وبه هوا رفت و آتش کویر راتاخت و درهم گداخت واز زمین آتش رویید و ازآسمان بارید.توتشنه آب گردی نه آتش. و بعد عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود از غم نبودن تو می گداخت. درادامه مطلب مقاله ای کوتاه از دکتر شریعتی جامعه شناسان بخوانند موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |